دیگر گذشت ، تو کار خودت را کردی ، دلم را شکستی و رفتی ….
همه چیز گذشت و تمام شد ، این رویاهای من با تو بود که تباه شد…
انگار دیگر روزی نمانده برای زندگی ، انگار دیگر دنیای من بن بست شده ، راهی ندارم برای فرار از غمهایم
این هم جرم من بود از اینکه برایت مثل دیگران نبودم، کسی بودم که عاشقانه تو را دوست داشت ،دلی داشتم که واقعا هوای تو را داشت ….
دیگرگذشت ، حالا تو نیستی و من جا مانده ام ، تو رفته ای و من بدون تو تنها مانده ام ، تو نیستی و من اینجا سردرگم و بی قرار مانده ام….
فکر دل دادن و دلبستن را از سرم بیرون میکنم ، هر چه عشق و دوست داشتن است را از دلم دور میکنم،اگر از تنهایی بمیرم هم دلم را با هیچکس آشنا نمیکنم….
دیگر بس است ، تا کی باید دلم را بدهم و شکسته پس بگیرم، تا کی باید برای این و آن بمیرم؟
در حسرت یک لحظه آرامشم ، دلم میخواهد برای یک بار هم که شده شبی را بی فکر و خیال بخوابم…
تو هم مثل همه ، هیچ فرقی نداشتی ، هیچ خاطره ی خوبی برایم جا نگذاشتی ،حالا که رفتی ، تنها غم رفتنت را در قلبم گذاشتی
گرچه از همان روز اول میخواستمت ، گرچه برایم دنیایی بودی و هنوز هم گهگاهی میخواهمت ، اما دیگر مهم نیست بودنت ، چه فرقی میکند بودن ی
برچسب : نویسنده : paria paria77 بازدید : 87
قتی روزگار تو رو توی شرایط سختقرارت میده
نگو (" چرا من ؟؟ ")
بگــو
"" نشونت میــدم! ""
asheghi...برچسب : نویسنده : paria paria77 بازدید : 97
ﺁﻏـــــــﻮﺵ ﮐﺴـــﯽ ﺭﺍ ﺩﻭﺳـــﺖ ﺑﺩار ؛
ﮐـــﻪ ﺑـــﻮﯼ "ﺑـــــﯽ ﮐﺴـــﯽ" ﺑﺪﻫﺪ ،
ﻧــﻪ ﺑــــﻮﯼ
"ﻫــــﺮﮐﺴـــﯽ"
برچسب : نویسنده : paria paria77 بازدید : 162
از این آشفتم که دیگه
نــــــــ ـمیتونم بــــــــــــــــاورت کنم.
برچسب : نویسنده : paria paria77 بازدید : 147
بـآید کسے رآ پـیدآ کـُنم
کـِﮧ دوستَم دآشتـﮧ بـآشد !
آنقَدر کـِﮧ یکے از ایـטּ شـَب هـآے لـَعنتے
آغوشَش رآ برآے مَـטּ و یک دُنیـآ خـَستگے ام
بـُگشـآید...
هیـچ نـَگوید !
هیـچ نـَپُـرسد ....
فـَقط مـَرآ در آغـوش بگیرَد ...
بـَعد هـَمآنجـآ بمیرم ...
بـَعد هـَمآنجـآ بمیرم ...
برچسب : نویسنده : paria paria77 بازدید : 113